۱۰ نتیجه برای ناظری
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
مقالهی حاضر درصدد تبیین جایگاه واژهی «بِرّ» به شیوهی معناشناسی توصیفی است؛ که پس از ریشهشناسی، ارتباط معنایی آن با واژههای همنشین و جانشین در قرآن بررسی گردیده است. از اینرو با توجّه به ویژگی تحقیق، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. حاصل مطالعهی توصیفی نشان میدهد که بِرّ در کاربرد وحیانی بر محور جانشینی یا همنشینی با واژههایی مانند تقوا، ایمان، خیر، انفاق، صِدق، حُسنی، حَسنه و إحسان رابطهی معنایی دارد و بر محور همنشینی با واژههایی مثل فُجور، جبّار، شقیّ، عصیّ، عقوق، إثم، عدوان، سیّئه و خطیئه در یک حوزهی معنایی قرار گرفته و در بخشی از مؤلّفههای معنایی با آنها تقابل معنایی دارد. از نتایج مهم دیگر، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ بِرّ با سایر واژههای همحوزه در قرآن است. این پیوندها باعث شده تا بِرّ کاملاً تحت تأثیر کلمات مجاور و نظام معنایی مستقر در آن قرار بگیرد و با معنایی متمایز و متعالی به حیات خود ادامه دهد. واژهی بِرّ بهعنوان عامترین مفهوم اخلاقی، دارای معنای لغوی «توسّع در کار نیک» است که گسترهی مفهومی و مصداقی آن بسیار وسیع میباشد و در سه وجه معناییِ «طاعت»، «نیکی» و «پرهیزکاری» خلاصه میشود.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
عملکرد رشد لارو کپور ماهیان (Cyprinus carpio، Hypophthalmichthys nobilisوCtenopharyngodon idella) با تغذیه از ناپلی آرتمیا گونههای A. parthenogenetica، A. fransiscana و A. urmiana، و همچنین یک مخلوط پروبیوتیکی (Bacillus subtilisوB. licheniformis) بررسی شد. لارو ماهیان (وزن ۱۵±۱۰۰ میلی گرم) به ۵۴ تانک فایبرگلاس گرد و با حجم ۱۰ لیتر و تراکم ۵ قطعه در لیتر منتقل و با تیمارهای غذایی به مدت ۴ هفته تغذیه شدند. در پایان دوره، شاخصهای رشد (وزن نهایی، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت و کارایی تغذیه) و ترکیبات بیوشیمیایی بدن (پروتئین خام، چربی خام، خاکستر و رطوبت) سنجش شدند. بر اساس نتایج، اختلاف معنیداری در پارامترهای رشد و تغذیه، بهویژه نرخ رشد ویژه و کارایی تغذیه مشاهده گردید (۰۵/۰>P). بالاترین و پایینترین کارایی رشد و تغذیه بهترتیب در کپور علفخوار تغذیه شده با ناپلی آرتمیا پارتنوژنتیکا و کپور سرگنده تغذیه شده با ناپلی آرتمیا ارومیانا مشاهده شد. افزایش عملکرد رشد (وزن نهایی، طول نهایی و نرخ رشد ویژه) در تیمار کپور علفخوار تغذیه شده با ناپلی آرتمیا پارتنوژنتیکا به همراه پروبیوتیک در مقایسه با دیگر تیمارها مشاهده شد (۰۵/۰>P).
دوره ۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
موضوع تحقیق: استفاده از نانوذرات هیدروکسی آپاتیت (HAp) در پلیمرهای سنتی به عنوان فاز تقویت کننده گزارش شده است. در حالیکه تعداد گزارشات در رابطه با تاثیر مورفولوژی HAp بر روی خواص مکانیکی ماتریس پلیمری محدود است، تاکنون تحقیقی در رابطه با این اثر بر روی پلیمرهای ابرمولکولی ارائه نشده است. این مطالعه این فرضیه را بررسی می کند که واردسازی نانوذرات HAp رشد یافته از یک جهت (نانوذرات میله ای، rHAp) به درون پلی کاپرولاکتون ابرمولکولی (SPCL) منجر به سنتز یک ساختمان جدید زیست فعال میشود.
روش تحقیق: برای این منظور، ابتدا نانوذرات rHAp با روش میکروامولسیون سنتز شدند و سپس با گروه های ۲-یوریدو-۴-]۱-هیدروژن[پیریمیدینون (UPy) عامل دار شدند. همچنین عامل دار کردن PCL و تبدیل آن به ساختارهای ابرمولکولی با واکنش دادن گروه های انتهایی هیدروکسیل با گروه های UPy انجام گرفت. در نهایت با روش ریخته گری محلول نانوکامپوزیت های SPCL/rHAp سنتز شدند و ساختار و خواص آنها با طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه بازتاب کلی تضعیف شده (ATR-FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه آزمون عمومی و مایع شبیه سازی شده بدن (SBF) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج اصلی: بر اساس نتایج به دست آمده میکروامولسیون یک روش کارآمد برای سنتز نانوذرات میله ای با خلوص فازی زیاد است. از طرف دیگر بر اساس نتایج عامل دار کردن این نانوذرات با UPy امکانپذیر است. تست کشش نشان داد که با واردسازی این نانوذرات اصلاح شده به SPCL یک افزایش معنی دار هم در مدول الاستیک و هم در استحکام کششی مشاهده میشود. در واقع در حالی که PCL اولیه یک جامد مومی شکل بود، اصلاح با UPy و سپس واردسازی نانوذرات اصلاح شده، آن را به یک ماده الاستیک تبدیل میکند. در نهایت، نتایج به دست آمده فعالیت زیاد زیستی نانوکامپوزیت های ابرمولکولی را در مقایسه با نمونه فاقد پرکننده نشان داد. بنابراین نانوکامپوزیت های ابرمولکولی SPCL/rHAp با خواص زیست فعالی و ماهیت پویا میتوانـند به عنوان جایگزینی مناسب برای ضایعه های بافت استخوانی مورد استفاده قرار گیرند.
دکتر حسین ناظری، دکتر سید جواد مرتضایی، معصومه نصیری،
دوره ۶، شماره ۸ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
لِفِوِر ترجمه را نوعی بازنویسی میداند که متأثر از محدودیتهای سیستمی؛ ایدئولوژی و سبک ادبی است. جستار پیشرو با رویکرد توصیفی- تحلیلی، این تاثیرات را در بازنویسی شبلی از غزل دهم و دوازدهم حافظ میکاود و برآیند آن چنان است که این بازنویسی هم متاثر از محدودیت سبکی است و هم متأثر از ایدئولوژی. نمودهای نگره لفور در این بازنویسی، ترجمه منظوم است و دگرگونسازی در وزن، آوا ، ضمایر، افزایش برخی واژگان و بومیسازی به همراه نگرش عارفانه در بازنویسی نمادهای خانقاهی و بزمی. این بازنویسی گاه با زیادهگویی، معانی نارسا و دریافت یکسان از واژگان متفاوتی چون «پیر» و«شیخ» مخدوش می شود.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده
علی رغم پژوهش های روز افزون درزمینه ی محدوده رشد تقریبی
[۱](ZPD)، کاربرد آن درقالب فردی و گروهی جای بحث بسیار دارد. با هدف شفاف سازی تجربی موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربست دو نوع روش تدریس مبتنی برمحدوده رشد تقریبی (گروهی و انفرادی) درصحت نوشتار دو گروه از زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی (سطح بالا و سطح پایین) پرداخته است. به همین منظور، ۱۱۸ نفر از زبان آموزان همگن شده بر اساس آزمون مهارت
TOEFL[۲] ITP
[۳] به طور تصادفی دردو گروه یکسان تحت آموزش به دو روش تدریس یاربست
[۴] فردی و گروهی قرارگرفتند. قبل وبعد ازآموزش، سه آزمون جهت اندازه گیری سطح صحت نوشتار و محدوده رشد تقریبی دو گروه اخذ شد. آزمون محدوده رشد تقریبی دیگری نیز اواسط دوره گرفته شد. یافته ها نشان داد که روش تدریس انفرادی، صحت نوشتار زبان آموزان سطح پایین را بهبود می بخشد، لیکن روش تدریس گروهی، به بهبود صحت نوشتار زبان آموزان در هر دو سطح (پایین و بالا) نمی انجامد
. این یافته ها، ضمن تاکید بر استفاده از روش های تدریس مبتنی بر محدوده رشد تقریبی در آموزش نوشتار زبان خارجی در موقعیتهای متنی معنی دار
[۵]، و تاثیر این روشها بر صحت نوشتار، بر قابل اندازه گیری بودن محدوده رشد تقریبی گروهی با رویکردی فردی دلالت دارد.
[۱] Zone of Proximal Development (ZPD)
[۲] Test of English as a Foreign Language (TOEFL)
[۳] Institutional Testing Program (ITP)
دوره ۱۵، شماره ۸۲ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اسید لینولئیک مزدوج(CLA) و کلسترول دو ترکیب تغذیهای مهم میباشند که به طور طبیعی در مواد غذایی مشتق شده از نشخوارکنندگان یافت میشوند. در این تحقیق، میزان ایزومر ۹- سیس،۱۱- ترانس اسید لینولئیک مزدوج که فعالترین ایزومر از نظر بیولوژیکی شناخته شده است و نیز میزان کلسترول در تعدادی از محصولات شناخته شده و پرمصرف لبنی و گوشتی در بازار ایران، از طریق آنالیز با کروماتوگرافی گازی تعیین شد و علاوه برآن، میزان دریافت روزانه CLA و کلسترول از طریق مصرف این محصولات تخمین زده شد. نتایج نشان داد که میزان ایزومر ۹- سیس،۱۱- ترانس در محصولات لبنی، دامنهمتغیری از ۳/۰ درصد(پنیر پروبیوتیک) تا ۲/۱ درصد (کره)، در نمونههای گوشتی از ۱۶/۰ (گوشت مرغ) تا ۵/۱ درصد (گوشت بره) و در فراوردههای گوشتی از ۰۵/۰ (سوسیس مرغ) تا ۵/۰ درصد (کوکتل بلغاری) را شامل میشد. از طرف دیگر، میزان کلسترول در محصولات لبنی از ۷۱ میلیگرم در ۱۰۰ گرم چربی در شیر گاو پاستوریزه تا ۴۶۰ میلیگرم در ۱۰۰ گرم چربی در پنیر پروبیوتیک، در نمونههای گوشت، از ۱/۱۷ میلیگرم در ۱۰۰ گرم گوشت گوساله تا ۶/۵۸ میلیگرم در ۱۰۰ گرم گوشت بره و در فراورده های گوشتی، از ۴/۱۸ میلیگرم در ۱۰۰ گرم کوکتل بلغاری تا ۵/۹۴ میلیگرم در ۱۰۰ گرم هات داگ پنیری متغیر بود. با در نظر گرفتن نتایج این تحقیق، میزان تقریبی دریافت روزانه برای هر فرد بالغ ایرانی برای CLA و کلسترول به ترتیب ۴۳/۰ گرم و ۴/۱۵۳ میلیگرم تخمین زده شد.
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
اجرای عدالت در مدت معقول از اصول اساسی دادرسی کیفری محسوب میشود. مفهوم معقول بودن مهلت دادرسی آن است که با صرف مدت زمانی متعارف بتوان به پرونده رسیدگی کرده و از این طریق عدالت را برقرار ساخت. اما تعیین اینکه چه مهلت زمانی، متعارف و معقول است امر آسانی نیست. در مقاله حاضر سه معیار نوعی (عینی) و ذهنی (شخصی) و مختلط (بینابین) بهعنوان محکی جهت تشخیص معقول بودن دوره دادرسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند؛ بدین معنا که در معیار عینی تأکید بر تعیین مهلت دادرسی توسط مقنن است. در معیار ذهنی اوضاع و احوال هر پرونده است که مهلت معقول متناسب با آن پرونده را تعیین میکند و میتواند از پروندهای به پرونده دیگر متفاوت باشد. سرانجام معیار مختلط از هر دو عامل فوق بهره میگیرد. اصل مزبور در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر هم بهعنوان یک حق بهویژه نسبت به شاکی و هم بهعنوان یک تکلیف برای دیوان در نظر گرفته شده است. اهمیت این اصل موجب شده است که علاوه بر نقض رأی صادر شده -تا آنجا که عدم رعایت آن به سلامت دادرسی ویا صحت آن خلل وارد سازد-حکم به جبران خسارت محکومٌعلیه داده شود.
E-mail: m.saber@modares.ac.ir * نویسنده مسؤول مقاله:
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( فروردین ۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش به تحلیل تجربی مقاومت سایشی قطعات ساخته شده به روش ساخت افزایشی پرداخته شده است. ساخت افزایشی امروزه کاربرد وسیعی در صنایع گوناگون پیدا کرده است و فرآیند لایه نشانی ذوبی یکی از محبوبترین روشهای ساخت قطعه در این زمینه میباشد. با اینکه تاکنون تحقیقات فراوانی با هدف مدلسازی رفتار مکانیکی در این حوزه انجام شده است، ولی در زمینه سایش و مدلسازی این پدیده، مطالعات محدودی صورت گرفته است. در این پژوهش به منظور ایجاد یک رابطه دقیق ریاضی بین متغیرهای ورودی (ضخامت لایه، زاویه و فاصله رشتهگذاری) و متغیر پاسخ (نرخ سایش) از طراحی آزمایش به روش طراحی مرکب مرکزی استفاده شده است. به منظور تعیین پاسخ و ارائه مدل رگرسیونی متناسب، بیست آزمایش سیستماتیک انجام شد. با استفاده از تحلیل واریانس، مدل ریاضی منطبق بر فرآیند واقعی بدست آمد، همچنین اعتبار مدل ارائه شده به کمک روشهای آماری تایید شده است. نتایج نشان میدهد که مدل ارائه شده میزان نرخ سایش قطعات آکریلونیتریل بوتادین استارین ساخته شده به روش لایه نشانی ذوبی را با ضریب تعیین ۴۴/۹۷% پیشبینی میکند. نتایج بدست آمده از انجام مطالعه تجربی و تحلیل مدل نشان داد که متغیر فاصله رشتهگذاری و اثر برهمکنش آن با زاویه رشتهگذاری، بیشترین میزان نرخ سایش را ایجاد میکند و همچنین اثر مرتبه دوم ضخامت لایه بیشترین تاثیر منفی را بر نرخ سایش دارد.
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
اگر چه سیستمهای متعارف مقاوم در برابر زلزله مثل قاب خمشی و قاب مهاربندی شده الزامات لازم جهت امن بودن یک سازه را به هنگام وقوع زلزله برطرف میسازند، ولی این سیستمها تضمینی در برابر جلوگیری از خسارات وارده به سازه پس از وقوع زلزله را ایجاد نمیکنند. به طوری که گاه تعمیر و مرمت برخی از سازهها به دلیل وارد آمدن این خسارات جدی غیر اقتصادی به نظر میرسد. پس ایجاد سیستمی که بتواند سازه را پس از اعمال بارهای جانبی و مخصوصاً بار زلزله به حالت اولیه خود بازگرداند و کمترین خسارت را در پی داشته باشد ضروری به نظر میرسد. سیستمهای لرزهای مرکزگرا عناصری هستند که دارای قابلیت حداقل کردن جابجایی نسبی پسماند در حین تحمل زلزلههای با شدت بزرگ میباشند. در این تحقیق هدف ارائه یک اتصال خمشی مرکزگرا با سیستم جاذب انرژی کاربردی است. این سیستم علاوه بر قابلیت بهبود و بالا بردن عملکرد لرزهای ساختمانها در برابر زلزلههای سطح طراحی؛ ویژگی سادگی و قابلیت اجرا به صورت اقتصادی را نیز دارد. همچنین در معرفی این اتصال قابلیت تعویضپذیری ساده بعد از زلزله نیز پیشبینی شده است. برای نیل به این هدف برنامه آزمایشگاهی بزرگ مقیاسی از مدلهای تحلیل و طراحی شده به روش اجزا محدود طرحریزی شده است.
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۸-۱۴۴۱ )
چکیده
الطفل فی هذه القرون الأخیره قد وجد مکانته فی العالم من حیث تعلیمه ومسائله التربویه وکما أصبح الطفل موضع اهتمام العلوم التربویه وعلم النفس. وقد أصبح تعلیمه وأدبه أیضا موضع عنایه علماء الآداب وقد اعتنی الباحثون والنقاد بأدب الطفل کمجال مستقل من سائر مجالات الأدب. حیث نری خلق أعمال خاصّه للطفل فی بدایه الأمر؛ وبعد ما بدت ضروره نقد هذه الأعمال، دخل النقاد فی المجال التنظیری لتنمیه وترقّی مستوی هذه الأعمال الأدبیه الخاصّه للطفل. أمّا أدب الطفل الشیعی، فی هذا المسار لم یحظ کثیرا من الدراسات العلمیه رغم کثره الدراسات فی مجال أدب الطفوله، فمن الضروری دراسات نقدیه فی هذا المجال لیصل أدب الطفل الشیعی إلی غایته المطلوبه. فهذه المقاله منتهجه ببعض المناهج منها الوصفی و التاریخی ولاسیّما التحلیلی النقدی، بعد عرض موجز عن نظریه القارئ الضمنی لآیدن شامبرز، تحاول دراسه نموذج من أدب الطفل الشیعی بناء علی هذه النظریه، وأخیرا توصّلت إلی مدی مطابقه معاییر النظریه وأدب أطفال الشیعه حیث وجدت أنّ حضور القارئ الضمنی یوجب تعامل الطفل القارئ مع النصّ، کی تکون خطوه نحو رقّی أدب الطفل الشیعیّ.