جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای بابازاده اقدم

دکتر مهدی مقدسی نیا، دکتر عسکر بابازاده اقدم، دکتر حسین تکتبار فیروزجایی، فاطمه مضر الحلو،
دوره ۵، شماره ۷ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

دعوتنامه‌ها به عنوان ژانری زبانی، داده‌ای جامعه‌شناختی محسوب شده و شاخصی برای ارتباط میان پدیده‌های اجتماعی تلقی می‌گردد و با بررسی دعوتنامه‌های یک مقطع زمانی خاص می‌توان به گفتمانهای حاصل از پدیده‌های اجتماعی آن مقطع پی برد. این پژوهش تطبیقی، که با تکیه بر تحلیل ژانر و تحلیل انتقادی گفتمان انجام گرفته است می­کوشد ساختار دعوتنامه جشن ازدواج را، که به زبانهای عربی و فارسی نوشته شده است، بررسی کند و نقش ارزشهای اجتماعی و فرهنگی را در شکل دادن آن مورد بررسی قرار دهد. آشنایی با رویکردهای اجتماعی دو فرهنگ متفاوت، بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر دعوتنامه‌ها، مقایسه­ ساختار دعوتنامه‌ها و تبیین تأثیر پدیده‌های اجتماعی بر پدیده‌های زبانی از مهمترین اهداف این پژوهش است. از آنجا که این پژوهش به بررسی رویکردهای اجتماعی دو کشور پرداخته و سطح شناخت از فرهنگهای متفاوت را افزایش می‌دهد، ضروری به نظر می‌رسد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد اهمیت دادن به تنوع متن و شکل دعوتنامه جشن ازدواج در ایران نسبت به عراق برجسته‌تر، و القاب اکتسابی در عراق از اهمیت و جایگاه بیشتری برخوردار است. مقوله‌های مذهب و مردسالاری در ساختار دعوتنامه جشن ازدواج در دو فرهنگ نقشی اساسی دارد با این تفاوت که نقش این دو مقوله در دعوتنامه جشن ازدواج کشورهای عربی از ایران پر­رنگتر است.

دوره ۷، شماره ۱۳ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از شاخه­های نقد ترجمه، ارزیابی ترجمه به منظور تشخیص سطح کیفی آن است؛ از جمله الگوهای ارائه شده در این نوع ارزیابی و نقد، الگوی نقد ترجمه گارسس است که به سبب دارا بودن مؤلفه­های تعیین میزان قابلیت وکیفیت متون ترجمه و میزان مطابقت آن­ها  با متن مبدأ، می­تواند الگویی مناسب برای نقد ترجمه­های قرآن کریم نیز باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا انتخاب­های واژگانی ترجمه حداد عادل، معزی و انصاریان را از آیات جزء ۲۹ و۳۰ قرآن کریم، طبق مدل پیشنهادی گارسس در سطح معنایی- لغوی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد و به این سؤال پاسخ گوید که میزان تطابق ترجمه­های حداد عادل، معزی و انصاریان با روش گارسس در سطح معنایی-لغوی تا چه حد بوده است؟ مهمترین یافته­های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی میزان برابری متن مبدأ با مقصد صورت گرفته، بیانگر این است که واژگان ترجمه­های مذکور از نظر مؤلفه­های گارسس، قابل نقد و ارزیابی است به گونه­ای که ترجمه­های هر یک از مترجمان یا توضیحی (توضیح تفسیری و واژگانی) است و یا موارد بی­شماری از همانندی و معادل­سازی و قبض و بسط نحوی و انتقال ابهام را در خود دارند. بررسی میزان مطابقت ترجمه­­ها با سطح معنایی- لغوی الگوی گارسس نشان می­دهد که ترجمه انصاریان در همه این سطح به جز قبض نحوی بیشترین مطابقت را با سطح معنایی لغوی دارد و در درجه دوم ترجمه حداد عادل به میزان متوسط از این سطح کاربست را دارا بوده به گونه­ای که همه این سطح در ترجمه وی مشاهده می­شود و در نهایت، ترجمه معزی به دلیل تحت­اللفظی بودن به جز قبض نحوی که بالاترین مطابقت را داراست، در موارد دیگر کمترین کاربست را از الگوی گارسس داشته است.
 

دوره ۸، شماره ۱۵ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهم­ترین رویکردهای پژوهشگران مطالعات نهج­البلاغه، بررسی ترجمه­ها و نقد و تحلیل آن­هاست که می­تواند لایه­های پنهان معنایی و مفهومی نهج­البلاغه را نمایان ساخته و روش­ها و ملزومات یک ترجمه مناسب را ارائه دهد. با توجه به اینکه نظریه لادمیرال (۱۹۹۴) ارائه ترجمه­ای مقصدگراست و هدف آن، انتقال کامل معنا و مفهوم است و دشتی نیز تلاش کرده ترجمه­ای قابل فهم برای عموم ارائه دهد، جستار حاضر می­کوشد تا ترجمه حکمت­های نهج­البلاغه دشتی را از زاویه نظریه ترجمه لادمیرال (۱۹۹۴) به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. از این­رو تمام حکمت­های نهج­البلاغه به همراه ترجمه آن­ها با ۱۱ مؤلفه ذکرشده در نظریه مذکور تطبیق داده شد. یافته­ها نشان از تطابق ترجمه دشتی با نظریه لادمیرال دارد و تمام تلاش مترجم بر آن بوده تا پیام متن را به مخاطب برساند. همچنین معلوم شد که مؤلفه خوانایی بیشترین کاربرد را در ترجمه­ دشتی داشته که هدف آن تلاش بر انتقال پیام متن به مخاطب است.
 

صفحه ۱ از ۱