کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۹۱ نتیجه برای موضوع مقاله:
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
همۀ مفسران و متکلّمان مسلمان به خلقت توحیدی یا فطری بودن آن قائل نیستند، بلکه برخی از آنان معتقدند خداوند باور توحیدی را پس از خلقت انسان به او الهام کردهاست. نتایج این تحقیق که با کاربست مدل گفتمانکاوی موضوعی (نک. مزینانی، علیزاده، و آزاد، ۱۳۹۷) بر مجموعه آثار ملاصدرا دربارۀ یکتاپرستی(توحید) صورتگرفت در سه بخش دعاوی، برهانها، لحن کلام و قاطعیت در بیان قابل جمعبندی است. مجموع دعاوی صدرا در این مطلب خلاصه میگردد که او باور به توحید و یگانگی ایزد متعال را نهتنها از ملزومات وجود مخلوقات، بلکه، عین وجود و عین فطرت آنها میداند؛ ملاصدرا اکثر دعاوی خود را با ارجاع بینامتنی و استناد به آیات و روایات طرح کرده بهنحویکه تلمیح، تضمّن، ذکر صریح، شرح و بسط و تفسیر آنها بهوضوح قابل مشاهدهاست. این فیلسوف در پیچ و خم این امر مهم، گهگاهی از مواضععقلی غیرصریح و بعضاًهمطیف - «سودمندی»، «ضرر و زیان»، «نیاز بنیادین»، «ضرورت»، «وفای به عهد»، «امانتداری»، «فشار و اجبار»، و «انتساب» - نیز بهرهبرده که همینها نیز غالباً برگرفته از آیات و روایات هستند؛ البته، اینگونه برهانآوری، پذیرش دعاوی مطرح برای غیرمسلمانان و خردگرایان را با مشکل روبرو میکند. به هر حال، در تمام دادههای مطرح لحن قاطع خبری حاکم است، به نحویکه کاربست استراتژی تخفیف در آنها مشاهده نشده و هیچ کلمهای دال بر شک و تردید به کار نرفته است. علاوه بر کاربست استراتژی تشدید در ۲۰ درصد دادهها، فرایندهای منفیسازی و مجهولسازی با کارکرد خاص خود در ۱۰ درصد دادهها به چشم میخورد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
Classroom interaction improves the learning process by enhancing opportunities for learning since both instructors and learners are involved in various speech acts. Speech act refers to a functional unit in the form of an act assisting individuals to perceive or promote things with words in interaction. Thus, the current study investigated classroom interaction in terms of types and functions of speech acts performed by Iranian English as a foreign language (EFL) teachers and learners. The data for the study came from audio-recording of twelve ۹۰-minute sessions taught by six experienced Iranian teachers. To analyze the conversational data, Finocchiaro and Brumfit’s (۱۹۸۳) model was used to examine various types of speech acts and Walsh’s (۲۰۰۶) SETT was employed as a framework to explore the functions of speech acts. Following the data analysis, it was unfolded that directives were the most frequent speech acts, including suggestions, requests, warning, and giving instruction, accompanied by interpersonal and personal ones. As to the functions of speech acts, the most frequent mode was the materials mode (۴۲%), followed by skills and systems mode (۳۴%), classroom context mode (۱۶%), and managerial mode (۸%). The overall findings indicate the central role of the teacher in teacher-fronted classes in Iran as the most speech acts, i.e. about ۷۹%, were performed by teachers in the form of requestive, suggestive, and advisory to control and promote the learning process. By carrying out the current study, it is hoped that readers gain more insight regarding the pragmatics territory, most notably speech acts.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
امروزه، افراد و شرکتهای زیادی وارد دنیای تجارت میشوند. با توجه به نقش مهم و برجسته اینترنت و تبلیغات تجاری در زندگی روزمره، نباید ارتباط دنیای تجارت و مردم را نادیده گرفت. هدف این پژوهش بررسی زبان اقناعی براساس نوع و تعداد گامهای اقناعی در تعدادی از تبلیغات متنی اینترنتی تجاری فارسی براساس مدل حرکت اقناعی چانگ (۲۰۱۰، ۲۰۰۸) است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، تعداد ۱۲۰ تبلیغ متنی اینترنتی تجاری فارسی از طریق بارگیری از وبسایتهای رسمی مجلههای فارسی به عنوان دادههای پژوهش براساس نوع و تعداد گامهای اقناعی تحلیل شدند. در بررسی نوع گامهای اقناعی، نتایج نشان داد بیشترین نوع گام اقناعی بکار برده شده مربوط به گامهای حرکت اقناعی «ارائهی پیشنهادها» است که با فراوانی ۷/۶۳ درصد بکار رفتهاست. از سوی دیگر، گامهای حرکت اقناعی «اقدامات محرک صریح» کمترین فراوانی در میان دادههای پژوهش با بسامد ۰/۱ درصد را شامل میشود. همچنین، نشان داده شد که از این میان، گام اقناعی جدید «شعار» با فراوانی ۱۷ درصد بکار رفتهاست. بهعلاوه، بررسی تعداد گامهای اقناعی دادههای پژوهش نشان داد بیشترین تبلیغ در میان دادههای فارسی، تبلیغ «چهار-گامی» با فراوانی ۷/۲۶ درصد است. تبلیغ «ده-گامی» در میان دادههای فارسی با فراوانی ۹/۰ را شامل میشود. در نهایت، با توجه به نتایج پژوهش حاضر در تحلیل نوع و تعداد گامهای اقناعی، تفاوت معناداری نه تنها بین انواع گامهای مورد بررسی بلکه بین تعداد این گامها در تبلیغات متنی اینترنتی تجاری زبان فارسی نیز وجود دارد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش، بررسی مبانی نظریه بازی¬های زبانی ویتگنشتاین و نقش آن در غلبه بر پیش¬فرض¬ها و سوگیری¬های نادرست است. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی، در بخش یافته¬ها با بررسی مبانی نظری بازی¬های زبانی ویتگنشتاین، ابتدا به نقد کاستی¬های فلسفه متقدم همچون مطلقیت امور، رویکرد تحلیلی محض و تعریف اشاره¬ای پرداخته و در ادامه به ویژگی¬های زبان همچون اجتماعی بودن، تغییرپذیری و بحث کاربرد و نقش ابزاری آن اشاره شد. همچنین، ضمن بیان رسالت فلسفه ویتگنشتاین، جایگاه و علت محوریت زبان در فلسفه او نمایان گردید و در نهایت به خاطر افق جدیدی که در نظریه بازی¬های زبانی نهفته است و با تکیه بر آن و همچنین شیوه کار ویتگنشتاین در فلسفه متاخر، مجموعه راهکارهایی جهت غلبه بر سوگیری¬ها ارائه شد. غلبه بر حس ذات باوری، بازنمایی دارای وضوح، خودتبعیدی تحمیلی، تجربه مشاغل و حرفه¬های متفاوت، تاکید بر تفاوت¬ها و طرح سؤالات مناسب از جمله این راهکارها هستند. در نتیجه می¬توان اذعان داشت که بسیاری از باورها و پیش-فرض¬های نادرست از طریق زبان به نسل¬های آینده منتقل می¬شود و به این دلیل خیلی از مسائل در طول تاریخ پابرجا مانده¬اند. از این¬رو، بایستی مفاهیم و اندیشه¬های غلط را در زبان ¬شناسایی و با حذف آنها از تکرارشان جلوگیری به عمل آید.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
Teacher reflection and self-efficacy beliefs are two important teacher characteristics that influence different aspects of teaching jobs. The relationship between these two constructs is important, but the previous research has focused on the effect of reflection on self-efficacy. This mixed-methods study aimed at assessing the interrelationships between reflection and self-efficacy through surveying ۳۳۰ Iranian English language teachers in the quantitative phase and interviewing ۱۵ teachers in the qualitative phase. The quantitative data were analyzed through a Partial Least Square approach and the qualitative data through a conventional content analysis. Results show the two variables are closely interwoven, but reflection components were better predictors of self-efficacy. Metacognitive, cognitive, and affective reflection were significant predictors of self-efficacy and its components, but critical reflection did not predict any aspect of reflection. Efficacy for classroom management could predict practical and cognitive reflection, and efficacy for student engagement could predict practical, affective, and critical reflection. These findings imply that metacognitive, affective, and cognitive reflections need to be encouraged in English Language Teaching preservice and inservice teacher education programs, and workshops need to be enriched and focus on practical teaching issues and classroom management strategies, and learner engagement techniques.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
زاویۀ دید به عنوان مهمترین وجه ساختار روایی، پنجرهای است که خواننده از طریق آن، صحنههای مختلف داستان و رفتار شخصیتها را مینگرد. نویسنده یا گفتهپرداز، به فراخور هدف و مهارت خود، از شگردهای مختلف زاویۀ دید در روایت استفاده میکند. مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به مطالعۀ زاویۀ دید در حکایت «صیاد و عفریت» و حلقههای روایی وابسته به آن در مجموعه داستانی «هزار و یک شب» میپردازد. در این مسیر از الگوی ژاک فونتنی نشانهمعناشناس معاصر استفاده شده است. وی انواع زاویۀ دید کاربردی را در گفتمان «جهانشمول، تسلسلی، گزینشی، جزءنگر، موازی و رقابتی» میشمارد. بر این اساس، پژوهش به این پرسش پاسخ میدهد که گفتهپرداز در حکایت صیاد و عفریت از کدام زاویههای دید شناختی و چگونه استفاده کرده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که نویسنده با هر زاویۀ دید و چرخش آن، به معناآفرینی جدید و صورتی نو در داستان میپردازد تا تأثیرگذاری بیشتری در ساختار و رسیدن به معنا و هدف داشته باشد. وی از گونههای مختلف زاویۀ دید شناختی بر اساس غایتمندی استفاده کرده اما «جهانشمول»، به اقتضای دانای کل بودن راوی و بهرهمندی از تکنیک وصف، بیشترین بسامد را در حکایت مذکور و حلقههای روایی آن داشته است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
برای دههها، محققان و فراگیران انگلیسی به عنوان زبان خارجی به تلفظ مانند یک بومی انگلیسی زبان علاقهمند بودهاند. در حالی که تحقیقات گستردهای به بررسی انواع رویکردهای آموزشی و پیچیدگی واجشناسی انگلیسی پرداختهاند، یک سوال بی پاسخ این است که چگونه فراگیران سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی به هدف دشوار تلفظ شبیه به بومی در زبان انگلیسی گفتاری دست مییابند. جهت بررسی این موضوع، این مطالعه چند موردی با هدف کاوش راهبردهای چندوجهی به کار گرفته شده توسط ۱۵ فراگیر سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی مسلط به تلفظ که از طریق روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شده بودند، انجام شد. دادهها با استفاده از خاطرهنگاریها و مصاحبههای نیمه ساختاریافته عمیق جمعآوری شد. پس از تحلیل دادهها توسط نرمافزار NVivo نسخه ۱۰ دو مضمون اصلی شامل راهبردهای یادگیری تلفظ معلممحور و خودمحور استخراج شد. در راهبردهای معلممحور، شرکتکنندگان به تعامل فعال با وظایف و تکالیف ساختارمند تعیین شده توسط معلمان اذعان داشتند. در بین آنها٬ ۴۶ درصد بر نقش فعالیتهای داخل کلاس (۳۶٪) و خارج از کلاس (۶۴٪) در مسیر تسلط بر تلفظ تأکید کردند. راهبردهای خودمحور، شامل خودگویی(۴۸٪)، گوش دادن به پادکست (۲۹٪)، سایهخوانی(۱۲٪) و بلندخوانی (۱۱٪)، نیز توسط ۵۴ درصد شرکتکنندگان در تلاش برای تسلط بر تلفظ گزارش شد. این مطالعه بینشهای ارزشمندی به ادبیات مرتبط اضافه میکند و شواهدی از ارتباط بین راهبردهای معلممحور و خودمحور در بهبود تلفظ ارائه میدهد. یافتهها دارای چندین پیامد برای تحقیقات یا تمرین بیشتر در مورد تسلط بر تلفظ هستند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
اسطوره و کهنالگوها بیانگر آمال و اندیشههای جهانشمول انسانیاند. از سویی اسطوره نشانگر تأمل، تجربۀ دینی و رویارویی آدمی با امر قدسیاند. اگرچه اندیشه و زیست انسان دچار تغییرات و دگرگونیهای گوناگون است؛ اما از نفوذ اسطوره و کهنالگوها رهایی ندارد. بر این مبنا، روایتهای عرفانی یکی از اساسیترین محملها برای بروز کهنالگو و اسطورههاست. نگارنده با توجه به اهمیت نمادپردازیِ روایتهای عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن، به بررسی عناصر اسطورهای در سه اثر اصیل و تأثیرگذار کشفالمحجوب، رسالۀ قشیریه و تذکرةالاولیا پرداخته است. از آن جا که روایتهای عرفانی از تمام اجزاء فرهنگی اندیشۀ بشری بهخصوص کهنالگوها سود میبرند، عناصر اسطورهای نظیر باغ و درخت، کوه و غار، حیوانات، رنگها، دور و مرکز، نامها و اعداد در سه اثر مذکور دستهبندی و بررسی و لایههای پنهان دلالتهای این عناصر با توجه به بافت و معنای متون یادشده مشخص شده است. این بررسی نشان میدهد روایتهای عرفانی همچون دیگر حوزههای تأملات بشری برای رسیدن به کارکرد و اهداف خود از اسطوره و کهنالگو بهعنوان یکی از عناصر مسلط روایی خود بهره میبرند. بر اساس این ویژگی، بسیاری از روایتهای عرفانی یا از ادب و روایات عامیانه استفاده میکنند یا در ساختار خود به ادب و فرهنگ عامه نزدیک میشوند. در روایتهای عرفانی کهنالگو و اسطورهها به بیان و توضیح تجربههای دینی در قالب نمادین و پوشیده میپردازند. هرچند عناصر اسطورهای عمدتا با جهان فوق طبیعی پیوند دارند، در روایتهای عرفانی رنگ و بویی متمایزتر میگیرند و به بیان اندیشههایی چون مراحل سهگانۀ تولد، مرگ، بازتولد و شرح و تبیین مواجهۀ آدمی با امر قدسی میپردازند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
قرن بیست و یک، قرن رویارویی با تغییرات شگرفی در حوزههای فنآوری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که شاید هیچ نهاد و سکونتگاهی از تغییرات و رویدادهای آنها مصون نباشد. مدیریت راهبردی یکی از موضوعات مهم سازمانی و نهادی است که طی دهههای اخیر در کانون توجه پژوهشگران و کارشناسان قرار گرفته است. افزون بر این مدیریت راهبردی در میان انبوهی از نظریهها و رویکردهای جدید، در کشورهای پیشرفته و به تبع آن در سراسر جهان و از جمله ایران مطرح شده است که به نوبۀ خود انبوهی از چالشهای جدید نظری و عملی را به همراه آورده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی گفتمان و نقد چارچوب سعی شده است که مدیریت راهبردی را به عنوان مدیریتی نوین در شرح خدمات آمایش پیشنهاد گردد. لذا در گام نخست بخشهای تشکیل دهنده مدیریت آمایش در شرح خدمات مورد بررسی قرار گرفته و سپس برنامهریزی و مدیریت راهبردی و فرآیند مدیریت راهبردی به عنوان فرآیندی یکپارچه و عملی تشریح شده است و در پایان پیشنهاداتی برای رسیدن به مدیریت راهبردی در شرح خدمات آمایش ارائه شده تا با رسیدن به مدیریت یکپارچه در شرح خدمات آمایش شاهد عملی شدن برنامههای آمایش محور در سرزمین ایران باشیم.
دوره ۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
دخالت ارزشهای غیرمعرفتی در استدلال علمی بحثهای زیادی به همراه داشته است. یکی از راههایی که میتواند این دخالت را توجیه نماید، استدلال از راه ریسک استقرائی است. هدف این مقاله، بررسی نسخهای از این استدلال است که توسط داگلاس ارائه میگردد. وی با طرح پرسش در مورد «حد کفایت شواهد» استدلالش را پیش میبرد. ما با مفروض گرفتن درستی استدلال داگلاس، سعی میکنیم که پاسخ پرسش از «حدکفایت شواهد» را با توجه نتیجهگیری استدلالش مشخص سازیم. نشان خواهیم داد که با درنظرگرفتن توأمان ارزشهای معرفتی و غیرمعرفتی نمیتوان پاسخ مناسبی برای حدکفایت بهدست آورید، زیرا یا گرفتار دور میشویم و یا مجبور به اضافه کردن اموری مبهم. همچنین، توضیح خواهیم داد که داگلاس میتوانست پاسخ به پرسش از حد کفایت را با تاکید بیشتر بر عمل دانشمندان و کاربران واقعی علم جستوجو کند که در آن، الزامی بر ادغام مدعیات علمی با حیطههای سیاستگذارانه علم وجود ندارد.
دوره ۳، شماره ۷ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
ترانههایی که هنگام کار خوانده میشوند، بسیار گستردهاند. نمونههای فراوانی از آنها را میتوان در میان کشاورزان، دامداران و بافندگان مشاهده کرد. اینگونه آواها، فضای کار را از یکنواختی و خشکی رها میسازند، خستگی و رنج توانفرسای کار را تسکین میدهند و نیروی تلاش، حرکت، شوق و امید را در درون زنان و مردان خسته از کار تقویت میکنند. مردان و زنان شهرستان کهگیلویه برای انجام هر کاری، شعری همنوا با کنندۀ کار و با مضمون و موسیقی و انگیزۀ مناسب داشتند. این ترانهها در انتقال فرهنگها، باورها، ارزشها و هنجارها، از نسلی به نسل دیگر، نقش مهمی دارند. سرایندگان گمنام این ترانهها را برای بیان شادیها، غمها، دلتنگیها و دردهای خود سرودهاند. در جامعۀ عشایری و روستایی این منطقه، کارهایی ازقبیل برزگری، برنجکوبی، شیردوشی و رنگرزی، همراه با اشعاری خوانده میشود که متناسب با وضعیت و شرایط آن کار و با هدف تسریع، سرگرمی و رهایی از خستگی است. در این مقاله به بررسی و واکاوی ترانههای کشاورزی (برزگری، خرمنکوبی و برنجکوبی)، دامداری (چوپانی، دوغزنی، شیردوشی و کوچروی)، بافندگی (پرهگردانی، رنگرزی و تمداربافی) پرداخته میشود.
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مسئولیت های اجتماعی فدراسیون تنیس روی میز بود.روش انجام پژوهش حاضر، روش آمیخته بود که از استراتژی آمیخته_اکتشافی استفاده شد.جامعه آماری اساتید مدیریت ورزشی، اساتید علوم اجتماعی، ورزشکاران نخبه و مدیران ورزشی بودند که در بخش کیفی، ۱۴ نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. در بخش کمی نیز تعداد ۳۸۷ نمونه، نمونه گیری در دسترس، وارد مطالعه شدند. ابزار بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در بخش کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که ۳۶ سوال داشت.در این تحقیق برای انجام تحلیل داده های کیفی، از تحلیل تماتیک استفاده شد. در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد فراوانی و ...) و آمار استنباطی (ضرایب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، آزمونهای تی تک نمونهای و آزمون فریدمن) استفاده شد.نتایج نشان داد که از تجزیه و تحلیل داده های کیفی تعداد ۵۳ مقوله فرعی بدست آمده است که در ۱۲ مقوله اصلی قرار گرفته شد. در نهایت نیز از مقوله های بدست آمده، ۵ مفهوم اصلی مسئولیت های توسعه پایدار، دیپلماتیک، اجتماعی، بهداشتی و سازمانی بدست آمد.همچنین مشخص شد که مدل نهایی تحقیق از برازش کافی برخوردار است.با توجه به نتایج، اولویت بندی ابعاد مسئولیت اجتماعی فدراسیون تنیس روی میز به این ترتیب است:ورزشی، سازمانی، قانونی و اقتصادی، سیاسی، بین المللی، فرهنگی_اجتماعی، رسانه ای، زیست محیطی، بشردوستانه، بهداشتی و اخلاقی. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان نقشه راهی برای فدراسیون تنیس روی میز در جهت ایفای مسئولیت های اجتماعی خود، باشد.
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف این مقاله تبیین دلالت «تجربههای نزدیک به مرگ» بر تجرّد نفس است. پس از تعریف تجربههای مذکور، تبیین مولفههای آن و پاسخ به اشکالات وارده، چنین استدلال شده است که این تجربهها دلالت آشکاری بر تجرّد نفس (ذهن) دارند. ایدئولوژیهایی نظیر فیزیکالیسم، طبیعتگرایی و علمباوری که هیچ مبنایی علمی و فلسفی ندارند دلیل انکار تجربههای مذکور توسط طبیعتگرایان و انتساب آنها به توهم و تغییرات شیمیایی مغز است. اما داشتن ادراکاتی بسیار واضح هنگام ناهشیاری و یا مرگ بالینی که فرد فاقد ادراکات است چه توجیه علمی دارد؟! لذا اگر در تفسیر تجربههای مذکور پیشفرضها و پیشداوریهای ذهنی کنار گذاشته شود، به نظر میرسد پذیرش بعد مجردی برای انسان چندان مشکل نیست. همچنین تجربههای نزدیک مرگ چالشی جدی در باب نظریههای فیزیکالیستی در باب «آگاهی» است که در فلسفه ذهن باید جدی گرفته شود.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی ترانه های برزگری در استان کهگیلویه و بویراحمد
سید برزو جمالیان زاده
دکتر محمود رضایی دشتارژنه
چکیده
شعر کار نسخهی خوانای احساسات سرایندگان و چگونگی محیط کار است و اشعار خوانندگان در حین انجام کار که به طور انفرادی یا جمعی خوانده میشود، بیانگر وضع معیشت، دلتنگیها، رنجها، آمال و آرزوها، عشقها و نیایشهای آن-هاست. اینگونه آواها، فضای کار را از یکنواختی و خشکی نجات میبخشد و خستگی و رنج توانفرسای کار را تسکین میدهد و رایحهی تلاش، حرکت، شوق و امید را در درون این زنان و مردان هنگام کار تقویت میکند. در این جستار، نگارندگان کوشیدهاند که به بررسی و معرفی انواع ترانههای برزیگران استان کهگیلویه و بویراحمد که در حین انجام کار درو (برزگری) به شکل آهنگینی میخوانند، بپردازند. اشعاری که در زمینهی کار و شغل، در فرهنگ محلّی این منطقه، سروده شده است، بخش وسیعی از ادبیات این مرز و بوم را تشکیل میدهد. در فرجام این نتیجه حاصل شد که مهمترین مضامین ترانههای برزگری، عشق به یار (همسر، نامزد)، سختی کار، شکوه از سختیهای این کار، آرزو و امید و برانگیختن برزگران به تلاش بیشتر به کار است؛ ترانههای که در عین سادگی و بیپیرایگی، بار عاطفی بالایی دارند و نیک بر دل می-نشینند.
دوره ۶، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
لازمه عملکرد موفقیتآمیز مدیران در سطوح مختلف برخورداری از مهارتهای مدیریتی است. لذا مدیران محلی روستایی با برخورداری از مهارتهای مدیریتی میتوانند مدیریت روستایی را به سمت اهداف نوین توسعه پایدار رهنمون سازند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر سنجش برخورداری مدیران محلی از مهارتهای مدیریتی هست. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران ۳۵۰ خانوار در ۹ نقطه روستایی دهستان کرات در شهرستان تایباد بوده است. نتایج نشان میدهد که بین روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از مهارتهای مدیریتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان میدهد که سهم مهارتهای اجتماعی مدیران روستایی با میانگین ۲۱/۴ در مقایسه با سایر مهارتها در بین روستاهای مورد مطالعه بیشتر است. مقایسه مهارتهای مدیریتی بین دو گروه از مدیران محلی (شورا و دهیار) نشان داد که میانگین دو گروه مدیران محلی در برخورداری از مهارتهای مدیریتی تفاوتی ندارد. در نهایت نتایج مدل تصمیمگیری وایکور نشان داد که مدیران روستای کوه آباد و روستای فرمان آباد در مقایسه با سایر روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از مهارتهای مدیریتی در رتبه اول و رتبه آخر قرار گرفتند.
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
از آنجا که شناخت آثار حماسی دنیا به معنای تعامل فرهنگی است و در مقایسه آثار حماسی کشور ما با دیگر ملت ها، شباهت ها و تقاوت های مبانی فرهنگی و ملی آشکار می شود، و به صلح پایدار جهانی می انجامد، در این پژوهش با روش تحلیل آماری - محتوایی و کیفی تلاش شده تا ضمن طراحی مدلی برای دسته بندی جدید ویژگی های آثار حماسی به نقد نظریات برخی از صاحبنظران در مورد ویژگی های حماسه به مقایسه ۹ جزء حماسی (مفهوم بیرونی) و ۱۳ درون مایهی برزونامه و بیوولف به این پرسش، پاسخ دهیم که عناصر حماسی در این دو اثر از دو ملیت مختلف ایرانی و انگلوساکسونی، چه مبانی مشترک و متفاوتی دارند ؟
حاصل بررسی و تحلیل پژوهشگران با کمک گرفتن از منابع متعدد داخلی و خارجی این نتیجه را نشان می دهد که اگرچه از نظر نمود بیرونی با یکدیگر شباهت های زیادی دارند، اما میزان ارزش گذاری به درون مایه ها و شکل برزو آن ها در داستان ها با یکدیگر متفاوت است.
دوره ۷، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۰)- ۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل فرایندهای واجی کشش جبرانی، حذف، تضعیف، ارتقاء واکهای و قلب در گویش گالشی اشکور است. چهارچوب نظری این پژوهش، واجشناسی بهینگی است. بههمینمنظور، با ده گویشور، هرکدام بهمدتِ یک ساعت گفتوگو شده و دادهها گردآوری شدهاند. افزونبر این، نگارنده خود، گویشور بومی است. دادهها برمبنای الفبای آوانگار بینالمللی IPA آوانویسی شده و روش تحقیق نیز توصیفیـ تحلیلی بوده است. در گویش گالشی، حذف همخوانهای چاکنایی //h, ? در واژههای دو هجایی در ساختهای هجایی cvc.cv(c)رخ میدهد و منجربه کشش جبرانی واکه در هجای اول میشود. فرایند حذف همخوان /t/ و /d/ بهعنوان عضو دوم خوشه یا توالی همخوانها، حذف همخوان واکدار پایانی پس از واکههای کشیده رخ میدهد، در فرایند تضعیف تبدیل همخوان /b/ به [v] و/q/ به [X] رخ میدهد و در فرایند ارتقاء واکهای، واکۀ افتادۀ /e/ به واکۀ افراشتۀ] [i تبدیل میشود. در فرایند قلب نیز در واژههای «مدرسه، کبریت، تاکسی» دیده میشود. نتایج بهدستآمده، حاکیاز آن است که فرایند تضعیف و حذف در این گویش دارای بیشترین بسامد و فرایند قلب دارای کمترین بسامد است.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
سوگچکامه یا «شوخین» (šowxin) در زبان بختیاری، گونهای از اشعار عامه و حماسی است که در ضمن آن، رشادتها، دلاوریها، مبارزات و کشته شدن یکی از بزرگان یا دلیرمردان قوم بختیاری به تصویر کشیده میشود. این اشعار همچون سایر اشعار عامه، بهوسیله افرادی ناشناس از عامۀ مردم سروده شدهاند و در ترتیب و تعداد ابیات آنها اختلاف وجود دارد و عمدتاً ترجمان عشق و ارادت عامۀ مردم به قهرمانان قومی خود هستند. البته، در ضمن این اشعار به پارهای از آداب و رسوم، باورها و مسائل تاریخی، سیاسی و اجتماعی قوم بختیاری نیز اشاره شده است. از آنجا که در بیشتر آثاری که درباره زبان و ادب عامه مردم ایران نوشته شده، آنگونه که شایسته است به این نوع از اشعار توجه نشده است، در این مقاله با مروری بر تحقیقات موجود، اینگونه از اشعار عامه بختیاری معرفی و توصیف شدهاند و بهطور خلاصه مشخص شده است که حدود ۲۴ سوگچکامه یا «شوخین» (۳۸۹ بیت) در زبان بختیاری وجود دارد که از این تعداد، چهار نمونه از آنها، جزو سوگچکامههای برجسته و مهماند. همچنین، در این مقاله به مهمترین ویژگیهای ساختاری و محتوایی سوگچکامههای بختیاری، از قبیل قالبی بودن، داشتن عناصر و زمینههای شعر حماسی، توصیفات قوی و... اشاره شده و نشان داده شده است که این اشعار جزو اشعار تأثیرگذار عامهاند و از این رو، شایسته است که در بررسی اشعار عامه اقوام گوناگون، به آن توجه شود.
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( آذر و دی ۱۳۹۸ )
چکیده
در این مقاله، عناصر زبانی فرهنگ عامۀ مردم خراسان جنوبی در تعزیهنامههای موجود منطقه، شامل اصطلاحات، کنایات افعال، القاب، تحسینها، دعاها، سرصوتها، قسمها، کنایهها، لالاییها، مثلها، نفرینها و واژهها استخراج و سپس هر یک از این عناصر زبانی با ذکر نمونههایی بر اساس روش کار کتاب زبان و ادبیات عامۀ ایران و به شیوۀ تحلیلی ـ توصیفی نقد و بررسی شده است. نقد و بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد که عناصر زبانی فرهنگ مردم خراسان جنوبی بهتدریج در متون تعزیهها وارد شده و بدون تردید در آفرینش یا دستکم در بازآفرینی آنها، تأثیری عمیق گذاشته است و زبان و بیان تعزیهها را به زبان ساده و رایج مردم نزدیک کرده و با ارائۀ ابیاتی سرشار از ارزشهای فرهنگی و بیانی سهل و ساده، زبان تعزیهها را از زبان رسمی متمایز ساخته است.
از سوی دیگر، توجه به کاربرد جملات و عبارات متون تعزیهها، نشان میدهد که بهدلیل ارتباط و پیوندهای مناسبی که میان عناصر زبانی سازندۀ جملهها وجود دارد، جملات متون تعزیهها دارای انسجام و استحکام خوبی هستند و دارای پیامهای مناسب و بیانی رسا هستند.